صدا و تصویر اولیها
نوشته شده به وسیله ی بخش گروهی خبرروز در تاریخ 91/3/7:: 6:18 صبح
یکی از این آثار، فیلم «هفت» (SEVEN) ساخته مشهور و تحسین شده دیوید فینچر است که بتازگی از تلویزیون نیز پخش شد. هفت، ماجرای قتلهایی است که در یکی از شهرهای آمریکا اتفاق میافتد و قاتل در هر مورد نشانههایی قرار میدهد که معلوم میکند هر شخصی را به دلیل ارتکاب یکی از هفت گناه کبیره کشته است. هفت، اولین فیلم از مجموعه آثار براد پیت، گواینت پالترو و کوین اسپیسی است که در ایران دوبله و نمایش داده شد. از فیلمهای مورگان فریمن ظاهرا پیش از هفت، «برو بیکر رانندگی برای دوشیزه دنیزی» دوبله شده، اما وی با هفت نزد تماشاگران ایرانی شناخته شد. دوبله هفت با سرپرستی جلال مقامی انجام شده است. او و منوچهر اسماعیلی به جای دو بازیگری گویندگی کردهاند که بعدها صدای افراد دیگری برای آنها جا افتاد. (با صدای دوبلورهای دیگری شناخته شدند) مقامی از جمله مدیر دوبلاژهایی است که در آثار خود زیاد گویندگی میکند. او در هفت به جای براد پیت در نقش دیوید میلز، کارآگاه پلیس بیقرار و عجول صحبت کرده که تا این لحظه آخرین گویندگیاش به جای این بازیگر نیز به حساب میآید. با اینکه صدای جذاب مقامی برای براد پیت بسیار مناسب است اما بعدها در دهه 80 بیشتر سعید مظفری برای این بازیگر انتخاب شد که در کنار مقامی، گزینش بسیار خوبی است. مدیر دوبلاژ هفت برای مورگان فریمن، بازیگر نقش ویلیام سامرست کارآگاه سیاهپوست خونسرد، منوچهر اسماعیلی را برگزیده است. سامرست به نوعی رییس و راهنمای میلز به حساب میآید و کمتر صحنهای وجود دارد که این دو کنار یکدیگر نباشند. شاید یکی از دلایل انتخاب اسماعیلی همین رییس و راهنما بودن سامرست باشد. اسماعیلی به جای بازیگران سیاهپوست، زیاد گویندگی کرده و اینجا نیز صدایش برای فریمن مناسب است، اما در بسیاری از فیلمهای بعدی این بازیگر حسین عرفانی بدرستی و بجا برگزیده شد که صدایش بیشتر از اسماعیلی روی فریمن قرار میگیرد. مقامی برای نقش کوتاه شده تریسی ـ همسر میلز ـ با بازی گواینت پالترو، زهره شکوفنده را برگزیده است. در کنار شکوفنده که انتخاب بسیار خوبی است و صدای لطیفش با چهره تریسی هماهنگی کامل دارد، مینو غزنوی نیز گزینش مناسبی برای این بازیگر است. اگر هفت اکنون دوبله میشد، بسیاری از مدیران دوبلاژ با این استدلال که نقش کوتاه است و دیالوگهایش کم و بدون توجه به اهمیت نقش در فیلم، دوبلوری سطح پایینتر از شکوفنده را انتخاب میکردند. دیگر انتخاب خوب مقامی، به نقش جان دو با بازی کوین اسپیسی مربوط میشود. گزینش ناصر تهماسب که با صدایی مرموز نقش منفی زیاد گفته است، انتخابی کلیشهای اما از کلیشههای بسیار خوب است. تهماسب بعدها نیز چندبار به جای اسپیسی گویندگی کرد و صدا و گویندگی دوبلورهای دیگری مثل چنگیز جلیلوند به اندازه او با این بازیگر هماهنگ نشد. انتخابهای مدیر دوبلاژ برای نقشهای فرعی مثل رییس پلیس و مارتین تالبوت دادستان سیاهپوست که به ترتیب اکبر منانی و پرویز ربیعی آن را گفتهاند نیز خوب بوده، اما ذکر دو نکته ضروری است. مقامی از شهروز ملکآرایی برای دستکم دو نقش استفاده کرده، پلیس همکار سامرست ابتدای فیلم و وکیل جان دو اواخر فیلم. متاسفانه در دوبله برای کم کردن هزینهها از گویندگان نقشهای فرعی در بیش از یک نقش بهره گرفته میشود. این روش سالهاست ادامه دارد و تغییر آن غیرممکن است. تنها راه حل این است که باید دوبلورهای دارای صدای شاخص را فقط برای یک نقش در نظر گرفت. نکته دیگر، انتخاب بسیار بد تورج نصر برای نقش مرد هراسان اواخر فیلم است. این نقش کاملا جدی است و صدای کمدی تورج نصر اصلا مناسب آن نیست. دیالوگ در فیلم هفت بسیار اهمیت دارد و از طرفی با توجه به شاخص و مهم بودن فیلم، هر نوع تغییر در کلمات و جملات باید با دقت صورت میگرفته که متاسفانه در بعضی صحنهها اینگونه نشده است. در دومین سکانس فیلم، عبارت «جنایت هوس» به «احساسات سرکش» تبدیل شده و دیالوگ «مگر اینکه اسپاگتی تنفس کرده باشه» هم مشکلی ندارد که تغییر کرده است. در همین سکانس، میلز داخل سطل زیرمیز را نگاه میکند و میگوید استفراغ داخل است. در دوبله، این کلمه تغییر کرده است. با توجه به حال و هوای فیلم، حذف حتی یک کلمه ناخوشایند به آنچه مورد نظر کارگردان بوده صدمه میزند. در سکانسی که میلز به خانه گولد میرود چند دیالوگ کوتاه حذف شده است. دیالوگهایی که تالبوت در تلویزیون میگوید نیز کمی تغییر کرده است. خبرنگارها درباره تضاد منافع پلیس با گولد که وکیل بوده، صحبت میکنند و او از پلیس دفاع میکند. در صحنهای که سامرست آشکار میکند که قتلها براساس هفت گناه کبیره صورت میگیرد، در انتها میلز میگوید: «من که عقلم نمیرسه» که غلط است و در اصل فیلم میگوید: «بر ماجرا تسلط دارد.» کمی بعد دو دیالوگ بسیار ساده که بین راننده تاکسی و سامرست رد و بدل میشود نیز تغییر کرده است. راننده در اصل میپرسد: «مقصدت کجاست؟» (در دوبله، چطوری رفیق؟) و سامرست میگوید: «دور از اینجا»، (در دوبله، از همه چیز خسته شدم). متاسفانه تغییرات دیالوگها همینگونه تا انتهای فیلم ادامه دارد، از جمله در سکانس کتابخانه (چند جمله درباره بافرهنگ بودن)، صحنهای که میلز در ماشین عصبانی میشود و به دانته بد و بیراه میگوید و در خانه میلز که به نمایشنامه تاجر ونیزی اشاره میشود حذف شده است. یکی از مهمترین تغییرات به سکانس دیدار تریسی و سامرست مربوط میشود. سامرست میگوید با کسی رابطهای داشته که خیلی شبیه ازدواج بوده و چون بچه نمیخواسته او را خیلی آزار داده است. در دوبله این رابطه به همسری تبدیل شده و در انتها سامرست میگوید: همسرش بچه را سقط کرده است. متاسفانه یکی از آفتهای ویراستاری و دوبله، پاستوریزه کردن شخصیتها حتی شخصیتهای منفی است. بدون توجه به این که شخصیتها، ایرانی نیستند و ماجراها نیز خارج از ایران میگذرد. به خلافها و روابط، رنگ و بوی شرعی و قانونی داده و شخصیتپردازیها دچار مشکل میشود. در هفت صحنههای ناخوشایند و گاهی چندشآور فراوانی وجود دارد که وجود آنها برای تاثیرگذاری بر تماشاگر و پیبردن به عمق شخصیت جان دو (قاتل) لازم و کوتاه کردن آنها به فیلم لطمه زده است، اما صحنههایی هم هستند که هیچ مورد خشن یا غیراخلاقی در آنها وجود ندارد و بیدلیل حذف شدهاند، از جمله ابتدای صحنه ورود پزشک قانونی به خانه مرد چاق و دو صحنه در سکانسی که سامرست به خانه میلز میرود. محمدرضا کلانتر (جام جم)
کلمات کلیدی : جام جم، سینما، صدا و تصویر اولیها